ملاحظة : الباقي لم يترجم فعلا ، وأسأل الله التوفيق لترجمته :
تو آفتاب حجاز تو ماه ویرانه ای
تو در کنار حسین چراغ هر خانه ای
تو لاله ی فاطمه بین دو ریحانه ای
تو بانگ خشم خدا به پور مرجانه ای
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد غلامرضا سازگار
در رحمت خدا وا شده امشب
که به دنیا اومده جلوه ای از رب
به علی و فاطمه باشه مبارک
قدم دخترشون حضرت زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد امیرحسین سلطانی
از همون کودکی وابسته ی یاره
واسه دیدنه برادر بی قراره
من ندیدم خواهری شبیهِ زینب
آخه همتاشو دیگه دنیا نداره
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد امیرحسین سلطانی
علم کربلارو میبره تا شام
میرسونه با خطابه هاش یه پیغام
یه تنه سختیارو به جون میخره
تا که بالا بمونه پرچم اسلام
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد امیرحسین سلطانی
خانه فاطمه آنروز تماشايي بود
كه فضا جلوه گر از آيت زيبايي بود
در بهاري كه نسيمش نفس جبريل است
گل ناز دگري رو به شكوفايي بود
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سید رضا موید
شد زمان می و باده دل فاطمه شاده
حق به خونه بهشتی علی یه هدیه داده
باز شب شادی و شوره دلا غرق سروره
شب میلاد عقیله العرب غم دیگه دوره
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد محمد زنجانی
زینب آمد تا به میدانِ بلا غوغا کند
زینب آمد تا چو بابا صبر را معنا کند
زینب آمد تا حجاب هرگز نماند در حجاب
زینب آمد تا که دینِ مرده را احیاء کند
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سیروس بداغی
زینب آمد تا کویر خشک را دریا کند
زینب آمد تا نمازِ عشق را بر پا کند
زینب آمد تا نه تنها با بیانِ محکمش
بلکه با تیغِ سکوتش خصم را رسو کند
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سیروس بداغی
از دل وجونم میگم امشب مدد یا زینب
نوکری کردن با من هست و کرم با زینب
خوشحالم از اینکه وجودم رو کردم وقفِ
دختر بی همتای مولا ، و زهرا، زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد یاسین زندی
سرور زن ها بعد زهرا ، عقیله زینب
واسه رسیدن به خدا هست وسیله زینب
غیرت اون مثل خودِ حیدر کراره
آی آدما عمریه هستم ، دخیلِ زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد یاسین زندی
تنها دلیل خنده ی حیدر خوش آمدی
آیینه ی لطافت مادر خوش آمدی
ای آن کسی که شهرت نام بلند تو
از عرش رفته است فراتر...خوش آمدی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد احسان رضاپور
تو آمدی و جهان یکسره مصفا شد
دوباره فاطمه مادر و علی بابا شد
به روی دست حسین خنده روی لب داری
با خنده های تو خنده به روی لب وا شد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مهدی ندرخانی
بیدارشید آی بی ریشه های خُفته
نگید کی دیده و نگید کی گفته
شهید دادیم ولی دیدید نزاشتیم
رو ضریح خانم یه خط بیفته
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مجتبی صمدی
اومدی و با قدمت غوغا کردی
قلبت و به برادرت اهدا کردی
اومدی و دل از دل حیدر بردی
اومدی و غم از دل مادر بردی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد امیرحسین سلطانی
اومدی و عاشقی رو معنا کردی
با خنده ای معشوقت و پیدا کردی
نقش تو شد خواهری و تو کربل
نقشای خواهریتو خوب اجرا کردی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد امیرحسین سلطانی
انگار یه خورشیده رو دستای مادر
شادی میباره از تو چشمای حیدر
داره می خنده جبرئیل امین میگه
از اون بالا تبریک گفت حضرت داور
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد نوشته فاطمه مهديان
چه خبر شده تو عالم بال
خنده نشسته رو لبای مول
اومده خواهره ارباب به دنی
کنیزاش آسیه مریم و حوا
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد الیاس محمدشاهی
ملیکه ی جهان عمه ی سادات
دلبره حسنین روح مناجات
بردنه نامت افضل از عبادات
عصمت اللهی و قبله ی حاجات
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد الیاس محمدشاهی
نائب الکوثری شفیعه محشری
نطق تو آتشین نوه ی پیغمبری
اسوه ی عشقی و خود فاطمه ای دیگری
برای حضرت ارباب بهترین خواهری
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد الیاس محمدشاهی
سایه ی رو سرم ای بانوی محترم
افتخارم همین که بر درت نوکرم
امیده آخر و شفیعه ی محشرم
کاش منم بشم از مدافعان حرم
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد الیاس محمدشاهی
تو کیستی فروغ چراغ هدایتی
تـو لنگر سفینۀ نـوح ولایتـی
ناخوانده درس، عالمه علم عالمی
مکتب نـرفته، بـحر وسیع روایتی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد غلامرضا سازگار
فُلک نجات را به خدا ناخدا تویی
بال و پر عروج به سوی خدا تویی
هم سنگر امام شهیدان قدم قدم
از ابتدا تو بودی و تا انتها تویی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد غلامرضا سازگار
آنکه از وصفش زبان گردیده الکن زینب است
آنکه نطقم در مدیحش گشته کودن زینب است
آنکه بعد از نهضت سرخ حسین بن علی
پیکر دین خدا را بود جوشن زینب است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد ژولیده نیشابوری
مشعل دین خدا را کرده روشن زینب است
تا که گردد از خطر، اسلام، ایمن زینب است
آنچنان جنگید با دشمن که از آن ابتکار
دشمنش از پرده دل گفت احسن زینب است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد ژولیده نیشابوری
آیهای از طرف جنت الاعلی آمد
هر ملک سوی زمین بهر تماشا آمد
غنچهی خنده به روی لب زهرا آمد
مژده، ای اهل زمین زینب کبری آمد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد محمد جواد شیرازی
شهر مدینه نور گرفت ازنگاه تو
روشن شد ازفروغ رخ همچو ماه تو
ای زینب ای شکوفه گلزار مرتضی
ای آن که هست باغ ولا جلوه گاه تو
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سید هاشم وفایی
چون بوی گل که دامن گل هست جای او
دامان پاک فاطمه شد جایگاه تو
درگوش تو چه گفت که لب بستی از فغان
افتاد چون بروی حسینت نگاه تو
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سید هاشم وفایی
حق درعفاف وشرم وحیا شد گواه تو
تا عرش کبریاست چو معراج جاه تو
روزی که آفتاب قیامت کند طلوع
ای کاش جا دهند مرا در پناه تو
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سید هاشم وفایی
پنجم اول جمادی وه چه زیبا آمده
در ترنم بلبل از شادی به صحرا آمده
خانه حیدر نگر شور وشعف بر پا شده
نو گلی از دامن زهرا(س)شکوفا آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
در مدینه شادی گم گشته ،پیدا آمده
زینب است وزینتی از بهر بابا آمده
هم فهیمه ،فاضله،هم کامله، هم عابده
بر تماشای عقیله عقل شیدا آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
می نماید پنجم اول جمادی دلبری
می کند بر جمله ایام این مه سروری
شادمانی می کند از بهر مولودی نکو
فخر دارد زینکه باشد زادروز دختری
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
بین اولاد علی باشد درخشان گوهری
درنجابت مادری و در شجاعت حیدری
قهرمان کربل ورهرو راه حسین
آسمان کربلا را هست تابان اختری
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
مدینه شده غرق نور، پنجم جمادی
شده زمین وآسمون، پر ز شور و شادی
زدامن فاطمه(س)، اومده مه دختری
با خنده هاش می کنه، برا علی دلبری
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
خانه فاطمه(س) شد نورباران
آمده به دنیا بانوی ایمان
دختری فاضله از نسل حیدر(ع)
بر پیمبر(ص) بود او جان جانان
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
آمده پیمبر خانه ی حیدر
به بغل گرفته دختر کوثر
می زند بوسه بر روی عزیزش
دل او می برد این تازه دلبر
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
نام او زینب وزینت باباست
سومین هدیه بر حیدر وزهراست
خواهر حسین وحسن رسیده
بر رخ این دوتن شادی هویداست
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
فضای شهر مدینه شکوفه باران است
خزان شده سپری موسم بهاران است
به روز پنجم ماه جمادی الاول
گلی زگلشن آل رسول خندان است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
مو که زین پدر در تمام دوران است
عطیه ای به پیمبر زسوی یزدان است
مثال مادر خود عطر جنتی دارد
چوماه در بغل جد خود فروزان است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
امشب شب میلاد دخت حضرت زهراستی
زین موهبت ازسوی حق خندان لب طاهاستی
سر زد مهی از دامن ناموس حق،خیر النّس
روشن ز دیدار رخش،چشم و دل مولاستی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
اخت الحسن والحسین او زینب کبراستی
مسرور از دیدار او، انسیة الحوراستی
امشب دوباره از قدوم این گل زهرا نما
بیت علیّ مرتضی،چون جنة الا علاستی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
مژده بادا گوهر ناب به دنی آمد
حضرت بانوی مهتاب به دنی آمد
گِردِ زهرا همه جمع اند، همه می خوانند
دخترِ حضرت ارباب به دنی آمد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
نوه ی احمدِ مختار خوش آمد زینب
دخترِ حیدرِ کرار خوش آمد زینب
از برای سفر کربلا، کوفه و شام
شیربانویِ علمدار خوش آمد زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
بر خطبه و بر بیانِ زینب صلوات
بر حرمتِ آستانِ زینب صلوات
در این شب میلاد به یادِ حججی
بر روحِ مدافعانِ زینب صلوات
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
آسمان دوباره کوکب گرفته
«جهان زینت ز ام اب گرفته»
دوباره فاطمه در بغل خود
بعد آن دو پسر دختر گرفته
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّدعلیرضا علوی زنجانی
با ورودت خانه ی ساقی چه زیباتر شده
چشم های پنجتن... انگار.. بیناتر شده
کیستی.. ای بهترین آئینه دار معرفت؟
باطلوعت هر دلی شید و شیداتر شده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد محسن راحت حق
اين نور ز چيست چهره ى شب دارد؟
سجاده ي كيست ذكر بر لب دارد؟
اين لطف خداست بعد زهرا ، حيدر
يك فاطمه هم ، به نام زينب دارد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اصغر چرمی
باز هم شهر مدینه شب رؤیایی داشت
یاس حیدر به برش غنچه زیبایی داشت
متولد شده بود آینه حجب و حی
دختری که دم او هیبت مولایی داشت
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مهدی نظری
نبض قلب من نامرتبه
هرکی عاشقه درتاب و تبه
دنیا اومده اون دلداری که
به امر خدا اسمش زینبه
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسین رحمانی
دنیا اومده عشق ازلی
پاره ی تن زهرا و علی
ذکر همه ی دنیا زینبه
با نور نگاش دل شد منجلی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسین رحمانی
خونواده ی ابوتراب و کامل کنه
جا داره ناز قدوم بی بی زینب ،خد
سوره ی کوثر و یکبار دیگه نازل کنه
وارث عصمت زهرا ، بردن اسمش ثوابه
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد میثم میرزایی
بهشت اهل ولا شد مدینه با زینب
پُر از سرور و صفا شد مدینه با زینب
اگر دوباره بود گلشنی تماشائی
چو گل شکفته و واشد مدینه با زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سید هاشم وفایی
چو گل شکفته و واشد مدینه با زینب
شکوفـه زار وفـا شد مدینه با زینب
به خط نور نوشته است بر فلک جبریل
که جلوه گاه خدا شد مدینه با زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سید هاشم وفایی
محیط شرم و حیا شد مدینه با زینب
ز بند غُصه رها شد مدینه با زینب
به اشک و آه و مناجات فـاطمه سوگند
حریم سبز دعا شد مدینه با زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سید هاشم وفایی
ای گل گلشن یقین زینب
ای مبارک مه مبین زینبراحت قلب حیدر وزهر
مونس ختم مرسلین زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سید هاشم وفایی
زمین وآسمان غرق سرور است
مدینه شادمان دریای نور است
به روز پنجم از ماه جمادی
فروزان ماه در حال ظهور است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
لب خندون داره تو آغوشه پیمبر
به دور گهوارش ملاءک میزنن پر
دختری که دنیا شبیه ش رو ندیده
با نگاهش برده دل زهرا و حیدر
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد وح الله پیدایی
امشب زمین وآسمان دارد به لب این زمزمه
زینب علی زینب حسن زینب حسین و فاطمه
در گوشِ زهرا جبرئیل آرام نجوا می کند
این رازِ مکنونِ خدا این کوثرِ بی خاتم
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد هستی محرابی
این اخترِ برجِ حیا سر زد ز کانونِ ولی
لبخندِ شادی بر لبِ زیبای زهرا و علی
چشمان نازش را گشود اول به سمتِ کربل
از فرش تا عرش خدا شد با نگاهش منجلی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد هستی محرابی
گریه کنان بر حسین آمده
غنچه برابر حسین آمده
با گل لبخند و سکوت و نگاه
گفت که خواهر حسین آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
پیش رخش ماه و ستاره گُم است
دختر اربابِ غدیرِ خم است
تا که پیمبر رُخ زینب بدید
گفت که او خدیجه ی دوّم است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّدحسن ثابت جو
سلام ما به تو مَهِ کامله ی حیدر
عالمه ی آل علی، فاضله ی حیدر
سلام ما نثار تو نائبة الزهر
خطیبه ی یگانه ی قافله ی حیدر
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
زینبِ کبری شدی تا عشق را معنا کنی
کربلا را تا ابد با اشکِ خود احیا کنی
روح بخشیدی به آیینِ پدر بعد از نبی
پیروی از مادرِ خود حضرتِ زهرا کنی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد هستی محرابی
بر لبش غنچه ی نجواست خدا می داند
بر رخش فاطمه پیداست خدا می داند
نامِ او هدیه ی لب های رسول الله ست
زِینِ أب، زینتِ باباست خدا می داند
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
ای زینت عرش کبریایی زینب
ای نور وجود تو خدایی زینب
پنجم ز جمادی اول ای ماه علی(ع)
دادی به مدینه روشنایی زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
تو آینه ی خدا نمایی زینب
تو دختر عشق مصطفایی زینب
با آمدن تو حسنین شاد شدند
از بهر حسین(ع) دلربایی زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
در رحمت خدا وا شده امشب
که به دنیا اومده جلوه ای از رب
به علی و فاطمه باشه مبارک
قدم دخترشون حضرت زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد امیرحسین سلطانی
زینب که حقیقت خداوند جلی ست
یک هدیه به فاطمه ز حی ازلیست
آیینهی جلوهی جمال است و جلال
از امر خدا زینت دامان علیست
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
نور چشم حضرت زهرای اطهر زینب است
دین احمد در جهان از صبر او شد استوار
در حریم قرب حق با شوکت و فر زینب است
میکند شمس و قمر از طلعت او کسب نور
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اکبرآقا مظلوم
دیگر نمی آید زنی همتای زینب
میمرد عاشورا یقین منهای زینب
در مجلس اهل ریا درکوفه وشام
پر بود از عشق حسینش نای زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سعید محمدی
زد بوسه خورشید جهان بر پای زینب
با آن همه بار مصیبت باز فرمود
زیبا بود در کربلا دنیای زینب
صدآفرین بر غیرت مردانۀ او
خون علی جاریست در رگهای زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سعید محمدی
قهرمان عرصه ی صبر و تحمل زینب است
هم چو زهرا جلوه ی روح توکل زینب است
میوه ی قلب محمد در سرا بستان وحی
گلشن آل عبا را شاخه ی گل زینب است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد عباس کاشانی
با حیا آموخت تدبیر و تامل زینب است
همره تبیین ابعاد تکامل زینب است
حکمت آموزی که در ظلمات دوران یزید
رهنمایی کرد با نور توسل زینب است
در قیام جاودان کربلا بعد از حسین
جانشین لایق فرمانده ی کل زینب است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد عباس کاشانی
دوباره آمده از ره بهار عاطفه ه
گلی شکفته شده از تبار عاطفه ه
به آسمان علی، ماه روی زینب بین
حلول عشق نگر در مدار عاطفه ها
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد نوشته توسط يحيى
دلم یک باره از غصه رها شد
هوای خانۀ دل با صفا شد
مرا بر سفرۀ زینب نشاندند
که جانم، مملوّ از نور خدا شد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل شبرنگ
خدا را شکر حیران تو هستم
نمک گیر همان نان تو هستم
مرا مهمان لطف خویش گردان
که از اولاد سلمان تو هستم
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل شبرنگ
دوباره کرده دلم یاد حضرت زینب
رسیده موسم میلاد حضرت زینب
زمین وعرش برین غرق شادی وشوراست
مدینه گشته مکان زاد حضرت زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
بپاست مجلس میلاد حضرت زینب
برادران دلشان شاد حضرت زینب
رسول حق چو بدیدش بگفت در نظرم
خدیجه آمده با زاد حضرت زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
بنای عقل شد آباد حضرت زینب
قوی دلست به امداد حضرت زینب
دل خراب همه شیعیان به میلادش
شدست محفل آباد حضرت زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
بنام نامی زینب سخن کنم آغاز
اگراجازه دهدزینسخن کنم اعجاز
ملیکه دو جهان بعد حضرت مادر
که دستهای نیاز همه به سویش باز
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
عقیلهالعرب خانه ولای علیست
میان حنجرهاش صوت دلربای علیست
عفیفهای است چوزهرا فصیحچونحیدر
چوناینیبخروش آمده نوای علیست
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
خلاصهای زحدیثکساستایندختر
تمام آبروی کربلاست این دختر
سرم فدای قدمهای استواری که
بهراهکوفه وشام بلاست این دختر
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
همانکه نایبه الفاطمه در عاشوراست
همان مفسر قرآن حضرت طاهاست
همانکه حافظ خون شهید بیکفن است
ز سوی حضرت دادار زینب کبراست
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
اخترِ برجِ حیا وُ ، مَه رُخِ زیبا جبین
با طلوعِ مقدمِ او، نور باران شد زمین
زینتِ دامانِ بابا، دخترِ نیکو خصال
در کمال ومعرفت، مانندِ خورشیدِ جلال
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد هستی محرابی
شهر یثرب دوباره غوغا شد
از گلستان دین گلی وا شد
خنده بر لب زدیدنش زهراست
زینب آمد،زینت مولا شد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
جهان امشب به تاب و در تب آمد
به حیدر هدیه از سوی رب آمد
زند زهرا گل بوسه به رویش
گل گلزار عصمت،زینب آمد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
کلّ عالم صفا گرفت امشب
سر زد از آسمان دین کوکب
شادمان گشته حیدر کرارّ
آمده جان فاطمه ، زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
دختری از نسل طاها آمده
هستّی زهرا و مولا آمده
خواهر مظلومه ی مولا حسین
زینب کبرا به دنیا آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
هدیه ای از سوی سرمد آمده
دختری از نسل احمد آمده
زینب آن اسطوره ی صبر وحی
زینت آل محمّد آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
شهر یثرب عجب غوغا شد
باز دوباره مرتضی بابا شد
از قدوم گل زهرا زینب
همه جا شور و شعف بر پا شد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
مدینه در تب ز الطاف رب
رسیده از ره دختر زهرا زینب
ز لطف یزدان دوباره امشب
شده ذکر شیعیان همه یا زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
مدینه عجب صفایی دارد
مرتضی شو رو نوایی دارد
فاطمه از کرم ولطف حق
در بغل شمس هدایی دارد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
شادمان باشید زینب(س) آمده
جان زهرا(س)زینت "اب"آمده
پنجم ماه جمادی اول است
در حریم عشق کوکب آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
خواهری دارای منصب آمده
بهترین شاگرد مکتب آمده
این عقیله افتخار شیعه است
بانوی رخشان مذهب آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
مژده مژده کوثرِ طاها به دنیا آمده
دختری با طینت زهرا (س) به دنیا آمده
چشم های پاک و معصومش پُر ازامواجِ عشق
گل بیفشان زینبِ کبری به دنیا آمده!
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد هستی محرابی
جلوه ی تام و کامل رب اومده
دخت علی ولی مذهب اومده
حسینیا کف بزنید شادی کنید
ناخدای کربلا زینب اومده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد امیرحسین سلطانی
تا اومد زمین و آسمون چراغونی شد
چشای رسول حق یک دفعه بارونی شد
مریم و آسیه و هاجر و ساره اومدن
واسه تبریک خونه ی فاطمه مهمونی شد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد امیرحسین سلطانی
مایه ی آبروی پنج تن اومده
به کربلا یگانه شیرزن اومده
شبیه ترینِ همه کس به مرتضی
به فاطمه زینت دامن اومده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد امیرحسین سلطانی
در دو عالم سرآمدی بانو
مثل کوثر موَّیدی بانو
سورهی مریم کتاب خد
پیش چشمان احمدی بانو
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
شاه بیت قصیدهی توحید
نور بخش الههی خورشید
اختران پیش نور توخاضع
هیچکس نور جلوهات که ندید
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
مظهر صبر حق تعالایی
همه پایین فقط تو بالایی
پدر خاک را تو زیب و فری
در شمائل به مثل زهرایی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
حرمت قبلهگاه اهل نظر
خاک قبرت مراست کحل بصر
کربلا از تو کربل شده است
شور عشق حسینیت بر سر
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
خطبههایت چو ذوالفقار علی
لحن تو تیغ آبدار علی
توکه ناموس غیرت اللهی
جان زهرا و رازدار علی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی
شکفتی ای گل صبر و شکیب دامن زهر
تو زینبی و چو نام تو نیست نادره نامی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سپیده کاشانی
امشب علی بر دامنش گوهر گرفته
یک گوهری از دامن کوثر گرفته
لبخند شادی نقش بسته بر لب او
زیرا پدر در دست خود دختر گرفته
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد وحید زحمتکش شهری
این هدیه را از سمت آن داور گرفته
این هیبت مردانه از حیدر گرفته
نامش بود زینب همان زِینِ اَب است او
این نام از اُمِّ اَبِ مادر گرفته
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد وحید زحمتکش شهری
روزها از پی هم رفت که امشب برسد
نور در نور به این خانه مرتب برسد
غیرت وعلم و شجاعت همه ی صبر علی
بایداین ارثیه ی خاص به زینب برسد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد عالیه رجبی
بانوی حمیّت و حماسه است زینب
تندیسِ نماز و استغاثه است زینب
خورشیدِ رسالت است مهتابِ ول
در آینه ی نبی خلاصه است زینب!
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد #هستی_محرابی
امشب که شبِ ولادتِ خورشید است
بر درگهِ او دل طلبِ امید است
بس که قدمِ نور مبارک باشد
از یک دمِ او جهانِ ما را عید است!
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد #هستی_محرابی
گلي خندید و از دل ها زمستان رفت
بهاری شد زمین، سرمای سوزان رفت
جهان یک بار دیگر ی علی گفته
که زینب آمد و رنجش به پایان رفت
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد #زهرا_رضازاده
زینب عجیبه ماجراست از لطف داور آمده
برنده و گوبنده است شمشیر حیدر آمده
از ذات حق شد منتخب او زین اب
ظاهر شود از او ادب فیض مقدر آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مقصود ایران منش
بر کل نسوان جهان وار سته رهبر آمده
زینب شریک نهضت است بهتر زبهتر آمده
دارد که زینب هم هدف گشته بخوبی متصف
سر تا سر عشق است وشرف عشق مصور آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مقصود ایران منش
شب ولادت حیا امشب است
حاجت و نذر و هر دعا اجوب است
صد گل تبریک نثار حسین
شب عقیلة العرب زینب است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
نبی، زهرا، علی را نور عین است
عقیله در تمام عالمین است
شنیده شد از آن روز تولد
طپش های دل زینب حسین است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
اسوه ی صبر و احترام آمده
صاحب برترین مقام آمده
شیر زن کرب و بلای حسین
خطیبه ی خطبه ی شام آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
امشب از عرش برين نور تولا آمده
لشکر حور و مَلَك با صد تقلا آمده
بوي سيب و شهدِ ياس و شورِ اعلا آمده
چون که فخر و زینت و دلبند مولا آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
عِطرِ شیدایی به سینه آمده
شور و شوقی بی قرینه آمده
بنت زهرا، دختر پیغمبر است
عصمت اللهی امینه آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
کیست زینب نور او نور جلی ست؟
زینت و عشق پدر، جان علی ست
در خطابه در سخن چون کوثر است
در محبت در سخا پیغمبر است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
ماهِ نیمه شب خوش آمد
بانوی مذهب خوش آمد
مژده باد ای حسین جان
خواهرت زینب خوش آمد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
حاصل طاها خوش آمد
زینت بابا خوش آمد
مژده بر مولایم حیدر
دختر زهرا خوش آمد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
پنجم جمادی آمده وقت شادی
غرق شادی و شور گویدسخن منادی
از سپهر دین حق سرزدامشب کوکب
آمده به دنیا دختر زهرا زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
شیعیان آمده ماه جمادی
پنجم مه شده موسم شادی
شادمان گشته مرتضی و زهر
گوید این نکته را امشب منادی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
شده روشن زمقدمش مدینه
آمده بر علی سرور سینه
بین زن های عالم دخت حیدر
همچو زهرا بود او بی قرینه
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
دختر حضرت حیدر رسیده
فاطمه را بود نور دو دیده
در صبوری چنان زینب کبری
نه کسی دیده نه کسی شنیده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
ای عاشقان باردگر،پنج جمادی آمده
خیزید ازجاشیعیان هنگام شادی آمده
دخت علی مرتضی منجی و نادی آمده
همراه حوران جنان امشب منادی آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
در این جهان زیبا گل زهرای اطهرآمده
به به نگر بر روی او زهرای دیگر آمده
هدیه به حیدر ازسوی خلاق داور آمده
زینب گل گلخانه ی آل پیمبر آمده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
نخل ولای حیدری بار دگر داده ثمر
سرزدزدامان گل ختم رسل قرص قمر
برحیدر و برفاطمه داده خدا نور بصر
محورخ زیبای اوامشب بود خیر البشر
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
نوری ز سوی خالق یکتا رسیده است
زینب عزیز حضرت زهرا رسیده است
او زینت علی اخت امامت است
همچون برادرش روح شهامت است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
در مدینه گل پیغمبر آمد
جان زهرا دختر حیدر آمد
باشد این گل هدیه ی حی یکت
مصطفی را کوثر دیگر آمد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد رضا یعقوبیان
اینان که آب و گل زمحبت سرشته اند
اینان سپید جامه به مثل فرشته اند
از خویشتن گذشته پرستار گشته اند
بر سینه نام زینب کبری نوشته اند
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
زینب که حقیقت خدای ازلیست
زین اب و نامش زخداوند جلیست
سرتا به قدم جلوه زهرا شده است
منصوره ی مستوره به دامان علیست
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
ناموس خدا، ستر و عفاف آورده
آداب حرم روح طواف آورده
زین اب حضرت ولی الله است
یعنی همه را به اعتکاف آورده
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
زینب که حقیقت خدای ازلیست
زین اب و نامش زخداوند جلیست
سرتا به قدم جلوه زهرا شده است
منصوره ی مستوره به دامان علیست
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی محمودپور
نوه ی حضرتِ پیغمبری آمد، زینب
بانویِ فاطمی و حیدری آمد، زینب
رسد از عالم بالا غزل و شعر و سرود
مژده بادا که چنین دختری آمد، زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن ثابت جو
اگر خسته جونی بگو یا زینب
اگر ناتوونی بگو یا زینب
اگر تا ابد نوکر این درگاه
می خوایی بمونی بگو یا زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد وحید محمدی
اگه بی قراری بگو ی زینب
اگه مست یاری بگو یا زینب
اگه جز هوای حسین تو قلبت
هوای نداری بگو یا زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد وحید محمدی
زینب آن کانِ حیا ، گنجِ ادب
زینتِ آغوشِ مادر ، زینِ اَب
گوهرِ والای دریای شرف
چشمهء جوشانِ فیّاض ادب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد دکتر پدیده
امشب از عرشِ خدا بانگِ سعادت آمد
نورِ چشمانِ علی(ع)، کوهِ صلابت آمد
زینبِ حضرتِ زهراست بدانید فقط
جهتِ بندگی و صبر و رشادت آمد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد محسن زعفرانیه
فُطرُس امشب جهت عرض ارادت آمدیکه تازِ شرف و شور و شهامت آمد
شاهد ظلم به هفتاد و دو خورشیدِ دلیر
راوی عرصه ی ایثار و شهادت آمد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد محسن زعفرانیه
خیره شدم دوباره به دستانِ مرتضی
جمع اند بین میکده مستان مرتضی
بفرست بر گلش صلوات محمدی
امشب رسید فخر پدر! جانِ مرتضی
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد محمدحسین چاوشی
گرچه به شام و کوفه دلش داغدار بود
او کوه استوار و عدو بیقرار بود
شمشیر که نداشت ولی ب زبانِ خود
در شام و کوفه حیدرِ ب ذوالفقار بود
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد محمدحسین چاوشی
از غیب ترنّم حضوری آمد
از قلۀ آسمان چه نوری آمد
بعد از حسن و حسین در خانۀ وحی
«زینب» چه فرشتۀ صبوری آمد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد عباس شاه زیدی
امشب شب مسروری وشیرینی کام است
امشب شب میلاد یکی خیرالانام است
اوضاع مدینه همه بر وفق مراد است
از بیت علی عطر بهشتی به مشام است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
تبریک براو صحبت هرخاص وعوام است
در جلوه به چشم همگان ماه تمام است
آمد به جهان آیه ای از کوثر طاها
زینب که بر او از سوی دادار سلام است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
درعرش خدا صاحب کرسی ومقام است
بر عالمیان حامل آن نیک پیام است
او مظهر صبرست و دلیری ونجابت
شبه پدر ومادر خود، گام به گام است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
دلا مژده که امشب جشن یــار است
شب میــلاد زینب آن نگــــار است
جهان خُـــــرم زِ یُمــــن مقـــدم او
دل اهــــل ولا فصــــل بهــار است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد احمد پوریا
دل زهــــرا و حیــدر بی قرار است
برای دیدنــــش بی اختیــــار است
چه زیبا دختری مـَـه رو و خوش خو
به حیدر هــــدیه از پروردگار است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد احمد پوریا
خلایق بهــر زینب ریزه خوار است
درون خلقتش این شاهکــار است
علــــی بابا و زهـــــر مـــــادر او
برای تــــازه مولـــود افتخار است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد احمد پوریا
چه زینب کوه و دریای وقار است
چه زینب خصلتش زهرا تبار است
چه زینب در بلاغت چـــــون پیمبر
چه زینب نطق او چون ذوالفقار است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد احمد پوریا
به دشت کــربلا غمخوار یار است
قوی دل شیر زن بـــــا اقتدار است
بگـو صلوات (ای پوری ) دخـــــت ولایت
سراپا عشق و غیرت حق شعار است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد احمد پوریا
پنجم ماه جمادی گه اعجاز آمد
به گلستان علی غنچه گلی ناز آمد
بهر دل بردن از جد خودش پیغمبر
دختر فاطمه با نرگس غماز آمد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد اسماعیل تقوایی
بنویسید خداوند و پس از آن زینب
بنویسید علی در دلِ میدان : زینب
بنویسید که زهراست در ایمان زینب
بنویسید حسن بعد حسن جان زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد حسن لطفی
طلب در محضرت اینگونه مطلب میشود قطعا
فرشته بال می ریزد مقرب میشودقطعا
تجلی خدا،ثانی زهرا،نفس پیغمبر
کسی که اینچنین شد زینت اب میشود قطعا
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد محسن صرامی
تو یازینب بگو این ذکر یارب میشودقطعأ
خدای کشتی ارباب زینب میشود قطعأ
به هر چشمی ببینی زینب کبراست ثارالله
چون خودش حق حقیقت ها شده قطعأ
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد بتصرف از محسن صرامی
هرکجانام حسین آمدپس ازآن نام اوست
درمیان خطبه های کربلا تا شام اوست
چشمهایش هیچ چیزی غیر زیبایی ندید
مارایت… اولین وآخرین پیغام اوست
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سما روشنایی
کیست بعد از فاطمه بانوی والا زینب است
آنکه ما را جمع کرده دور مولا زینب است
کیست آنکه ارث از مادربزرگش برده است
آنکه اورا چون خدیجه خواند طاها زینب است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد سید علی اصغرپور
آن که نامش کرده عالم را مسخر زینب است
آن که وصفش می ربایدهوش ازسرزینب است
مادرش آموزگار مکتب شرم وحیاست
فارغ التحصیل دانشگاه مادر زینب است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد ژولیده نیشابوری
تا بماند جاودان دین پیمبر زینب است
آن که صبرش با علی گردد برابر زینب است
گفت پیغمبر حسینم هست کشتی نجات
بادبان ومحور وسکان و لنگر زینب است
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد ژولیده نیشابوری
عشق حسنین و علی و فاطمه زینب
هم مومنه هم عارفه هم عالمه زینب
از روز ازل دشمن هر ضد ولایت
تا روز ابد بانوی بی واهمه زینب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد محمد حسین رحیمیان
بنویسید خداوند و پس از آن زینب
خبرى هست در آرامش دریا امشب
فاطمه,فاطمه آورد به دنیا امشب
ظاهراً جلوه گر حضرت زهراست ولى
باطناً آمده آئینه ى مولا امشب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد آرمان صائمى
خالق ز نـور آل علی کوکب آفـرید
با یُمن آل فاطمه روز و شب آفرید
روز ازل «اَلَسـتُ بِرَبّک» چـوگفـت حق
«قالوا بَلی»شنید و سپس منصب آفرید
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مجید لشکری
صدای نم نم بارون,داره باز می ده بشارت
می گه بردارید دلا رو تا با هم بریم بریم زیارت
غوغائیه تو مدینه, میاد عطروبوی کوثر
گل بارونه آسمونا,فاطمه(س) باز شده مادر
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد یوسف رحیمی
امشب از بهشت حقّ بر زمین دری وا شد
بیتِ مرتضی گویی رشک باغ طوبیٰ شد
جلوه ی علی آمد, زینِ اَبْ هویدا شد
تا سحر ز شور وشوق بس که سینه شیدا شد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی پوررجب
نهضت حسینی را خطبه های او جان داد
بر جهانیان تا حشر درس دین و ایمان داد
پای یاری دینش دو پسر ز پاکان داد
او ز صبر خود ما را مشقِ عهد و پیمان داد
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد مرتضی پوررجب
اللّهم صلّ علی مُحمّد وآلِ محمّد